در آستانه قرن نوزدهم ميلادي، در حالي كه سه قرن از تماس و تجارت پرتغالي‏ها با چين مي‏گذشت، چندين كشور اروپايى ديگر نيز به تجارت با چين مشغول بودند كه مهم‏ترين آن‏ها، انگلستان بود. در نيمه اول اين قرن، انگليسي‏ها با تسلط كامل بر هندوستان و انحصار بازار چين، در شمار قدرت مسلط استعماري آسيا قرار گرفتند. آن‏چه كه انگلستان را بيش از ديگران، به توسعه تجارت با چين برمي‏انگيخت، گسترش فعاليت‏هاي اقتصادي آنان با هند و نواحي مجاور آن بود. از جمله كالاهايى كه انگليسي‏ها به چين وارد مي‏كردند ترياك بود. افزايش مصرف ترياك و شمار معتادان چيني، كم‏كم دولت چين را به واكنش واداشت و در نهايت در سال 1839 واردات و فروش اين ماده مخدر را ممنوع كرد. اما انگليسي‏ها كه به راحتي نمي‏توانستند از اين تجارت سودآور چشم‏پوشي كنند، به قاچاق اين ماده مُهلِك ادامه دادند. در اين ميان، دولت چين با قدرت تمام، با قاچاق ترياك مقابله كرد. در عوض، انگليسي‏ها به بهانه ضبط و مصادره ترياك‏هاي متعلق به بازرگانان انگليسي، جنگي را در اول ژوئيه 1839م به راه انداختند كه به جنگ ترياك معروف شد. نيروهاي متجاوزْ در نخستين مراحل جنگ، بندر كانتون در جنوب چين را به توپ بستند و بندر تجاري هُنْگْ‏كُنْگْ را نيز به تصرف خود درآوردند. چيني‏ها پس از تحمل خسارات فراوان در اين جنگ، سرانجام به شرايط صلح انگليس گردن نهادند. در نهايت به موجب قراردادي كه در 19 ژوئيه سال 1842م بين دو طرف به امضا رسيد، بندر مهم هنگ‏كنگ به انگليس تسليم گرديد و پنج بندر بزرگ چين براي تجارت و رفت و آمد كشتي‏هاي خارجي آزاد شد. بندر هنگ‏كنگ سرانجام پس از بيش از يك‏صد و پنجاه سال، در اول ژوئيه 1997م به حاكميت چين بازگشت. (ر.ك: پاورقي آخر در همين روز)